![]() |
نویسنده: شکیلا لشکری، سردبیر فانوس دریا |
در شرایطی که صنایع سنتی دریایی ایران با چالشهای فزایندهای از جمله تغییرات اقلیمی، رکود اقتصادی و بیتوجهی نهادی مواجهاند، لنج و لنجسازی به عنوان میراثی زنده از فرهنگ و اقتصاد دریامحور جنوب ایران، بیش از هر زمان دیگر نیازمند سیاستگذاری جامع، هوشمندانه و حمایتی است.
لنج، صرفاً یک وسیله حملونقل دریایی نیست؛ نمادی از اقتصاد بومی، مهارتهای فنی بومیسازیشده، و هویت فرهنگی مردمان ساحلنشین است. اما در سالهای اخیر، عدم وجود قوانین حمایتی هدفمند از سوی نهادهای ذیربط موجب شده این میراث زنده در سایه واردات شناورهای فلزی، محدودیتهای قانونی تجارت سنتی، و نبود مشوقهای مالی و صنعتی رو به فراموشی برود.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میتواند با ثبت لنجسازی به عنوان یک هنر-صنعت دارای ارزش ناملموس (در کنار ثبت جهانی لنجسازی توسط یونسکو)، زمینه را برای احیای این فنون بومی فراهم آورد. تخصیص بودجه ویژه برای مستندسازی، آموزش استادکاران، و تبدیل کارگاههای لنجسازی به مراکز گردشگری فرهنگی میتواند به پیوند سنت با صنعت گردشگری دریایی منجر شود.
در کنار آن، وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) باید نقش خود را در قالب تسهیل صدور مجوزهای ساخت، تأمین مواد اولیه با نرخ ترجیحی، و ارائه تسهیلات بانکی مشخص ایفا کند. در غیاب چنین سیاستهایی، کارگاههای سنتی لنجسازی یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و نسل جدید انگیزهای برای ورود به این حرفه ندارد.
از سوی دیگر، سازمان شیلات ایران به عنوان نهادی متولی بهرهبرداری از منابع دریایی، باید با تعریف مشوقهایی نظیر سهمیه سوخت، تسهیل در صدور مجوز صید یا حملونقل دریایی برای لنجهای سنتی، این شناورها را دوباره وارد چرخه فعالیت کند. حمایت هدفمند از لنجهای چوبی، ضمن حفظ اشتغال سنتی در بنادر کوچک، به تنوع و پایداری اقتصاد دریایی کشور کمک خواهد کرد.
در نهایت، سیاستگذاری در حوزه لنج و لنجسازی باید بر پایه یک نگاه بینبخشی و با مشارکت مستقیم جوامع محلی، اتحادیههای صنفی، دانشگاهها و بخش خصوصی انجام شود. احیای لنجسازی سنتی فقط با حمایت کاغذی ممکن نیست؛ نیازمند ترکیب خرد اجرایی، سرمایهگذاری هدفمند و اراده حاکمیتی برای زنده نگه داشتن روح دریا در جنوب کشور است.
اگر امروز اقدام نکنیم، فردا تنها در موزهها و کتابها از لنج به عنوان گذشتهای دور یاد خواهیم کرد.