اسماعیل خاشعی
در مواجهه با پیچیدگیهای ناشی از جهانیشدن و تغییرات اجتماعی، فرهنگ هرمزگان با تهدیداتی جدی دستوپنجه نرم میکند. حب و بغضهای موجود در تصمیمگیریهای فرهنگی، این میراث ارزشمند را در معرض خطر فراموشی قرار داده است. آیا راهی برای احیا و نگهداشت این گنجینه فرهنگی وجود دارد؟
فرهنگ هرمزگان همچون گوهری است که در تلاقی امواج تاریخ و جغرافیا تراش خورده است. این منطقه با موقعیت استراتژیک خود در حاشیه خلیج فارس، همواره محل تعاملات فرهنگی و تجاری بوده و از این رهگذر، سنتها و آداب متنوعی را در دل خود جای داده است. اما چرا امروز، این سنتهای دیرینه همچون گذشته در کانون توجه نیستند؟
یکی از عوامل مؤثر بر این تغییر، دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی است. با پیشرفت فناوری و افزایش دسترسی به اطلاعات جهانی، الگوهای زندگی مردم نیز دستخوش تحول شدهاند. جوانان امروز، بیش از پیش به سوی فرهنگهای مدرن و جهانی گرایش پیدا کردهاند و ممکن است جذابیت سنتهای قدیمی برایشان کمتر شود. افزون بر این، مهاجرت و تغییرات جمعیتی نیز نقشی انکارناپذیر دارند. با ورود افراد از نقاط مختلف به هرمزگان، تنوع فرهنگی به اوج رسیده و این امر میتواند به تضعیف برخی از سنتهای محلی منجر شود. اما نباید از نقش مسئولان فرهنگی غافل شد. حب و بغضهای موجود در میان این مسئولان، گاه سبب کمتوجهی به مسائل فرهنگی و سنتهای محلی میشود. در حالی که وظیفه ذاتی آنان احیا و نگهداشت این سنتهاست، ممکن است اولویتبندیهای نادرست یا اختلافات شخصی، مانع از اقداماتی مؤثر در این راستا شود.
برای مثال، میتوان به افول توجه به موسیقی و رقصهای محلی اشاره کرد. در روزگاران نهچندان دور، جشنها و مراسم محلی با نوای دلنشین موسیقی سنتی همراه بود، اما اکنون این صداها گاه در هیاهوی موسیقی پاپ و دیجیهای مدرن گم میشوند. این دگرگونی، بازتابی از تغییر ذائقه نسل جدید و تأثیرپذیری آنان از فرهنگ جهانی است.
بدینسان، برای صیانت و احیای این میراث گرانبها، نیازمند تلاشهایی جدی از سوی جامعه و نهادهای فرهنگی هستیم تا بتوانیم این گوهرهای فرهنگی را به نسلهای آینده منتقل کنیم و روحی تازه در کالبد سنتهای دیرین بدمیم. این امر مستلزم آن است که مسئولان فرهنگی با کنار گذاشتن حب و بغضهای شخصی، تمام توان خود را برای حفظ و ارتقای این فرهنگ غنی به کار گیرند.
در مواجهه با پیچیدگیهای ناشی از جهانیشدن و تغییرات اجتماعی، فرهنگ هرمزگان با تهدیداتی جدی دستوپنجه نرم میکند. حب و بغضهای موجود در تصمیمگیریهای فرهنگی، این میراث ارزشمند را در معرض خطر فراموشی قرار داده است. آیا راهی برای احیا و نگهداشت این گنجینه فرهنگی وجود دارد؟
فرهنگ هرمزگان همچون گوهری است که در تلاقی امواج تاریخ و جغرافیا تراش خورده است. این منطقه با موقعیت استراتژیک خود در حاشیه خلیج فارس، همواره محل تعاملات فرهنگی و تجاری بوده و از این رهگذر، سنتها و آداب متنوعی را در دل خود جای داده است. اما چرا امروز، این سنتهای دیرینه همچون گذشته در کانون توجه نیستند؟
یکی از عوامل مؤثر بر این تغییر، دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی است. با پیشرفت فناوری و افزایش دسترسی به اطلاعات جهانی، الگوهای زندگی مردم نیز دستخوش تحول شدهاند. جوانان امروز، بیش از پیش به سوی فرهنگهای مدرن و جهانی گرایش پیدا کردهاند و ممکن است جذابیت سنتهای قدیمی برایشان کمتر شود. افزون بر این، مهاجرت و تغییرات جمعیتی نیز نقشی انکارناپذیر دارند. با ورود افراد از نقاط مختلف به هرمزگان، تنوع فرهنگی به اوج رسیده و این امر میتواند به تضعیف برخی از سنتهای محلی منجر شود. اما نباید از نقش مسئولان فرهنگی غافل شد. حب و بغضهای موجود در میان این مسئولان، گاه سبب کمتوجهی به مسائل فرهنگی و سنتهای محلی میشود. در حالی که وظیفه ذاتی آنان احیا و نگهداشت این سنتهاست، ممکن است اولویتبندیهای نادرست یا اختلافات شخصی، مانع از اقداماتی مؤثر در این راستا شود.
برای مثال، میتوان به افول توجه به موسیقی و رقصهای محلی اشاره کرد. در روزگاران نهچندان دور، جشنها و مراسم محلی با نوای دلنشین موسیقی سنتی همراه بود، اما اکنون این صداها گاه در هیاهوی موسیقی پاپ و دیجیهای مدرن گم میشوند. این دگرگونی، بازتابی از تغییر ذائقه نسل جدید و تأثیرپذیری آنان از فرهنگ جهانی است.
بدینسان، برای صیانت و احیای این میراث گرانبها، نیازمند تلاشهایی جدی از سوی جامعه و نهادهای فرهنگی هستیم تا بتوانیم این گوهرهای فرهنگی را به نسلهای آینده منتقل کنیم و روحی تازه در کالبد سنتهای دیرین بدمیم. این امر مستلزم آن است که مسئولان فرهنگی با کنار گذاشتن حب و بغضهای شخصی، تمام توان خود را برای حفظ و ارتقای این فرهنگ غنی به کار گیرند.
بازنشر فانوس دریا به نقل از اقتصاد سرآمد