سید ابوالفضل حسینی* ، علی سالاریان
چکیـده
دریای کاسپی بزرگترین بدنه آبی کاملاً محصور در خشکی با شوری کم (تلخ یا لب شور) است که نیمۀ شمالی آن کم عمق و نیمۀ جنوبی آن عمقی برابر با ۱۰۰۰متر دارد. شهرستان نور به مرکزیت شهر نور از شمال به دریای کاسپی، از شرق به شهرستان آمل، از شمال شرق به شهرستان محمودآباد از جنوب به استان تهران، از جنوب غرب به استان البرز و از غرب به شهرستان نوشهر و شهرستان چالوس متصل است و از دو بخش جلگه ای و کوهستانی تشکیل شده است همچنین این شهرستان دارای ۲۳ کیلومتر خط ساحلی است. بیش از یک سده از تولد پژوهش های باستان شناختی دریایی میگذرد و در طول یک قرن گذشته این حوزه از مطالعات انسانشناسی و باستانشناسی موفق شده به تدریج و به شکل پیاپی گسترش پیدا کند و منجر به کشف مغروقها، محوطههای بیشمار و تحولات نظاممندی در درون خود گردد؛ شوربختانه، باستانشناسی دریایی در ایران نوپا است؛ با این وجود، در سالهای اخیر باستانشناسان علاقهمند به حوزه ی باستانشناسی دریایی در کشور به پژوهش در خصوص در شناورهای چوبی و تاریخی مکشوفه در کرانه های جنوبی دریای کاسپی، خلیج فارس و آب های درون سرزمینی پرداخته اند. لنگرها نمادی از گذشتۀ دریانوردی بشر میباشند که برای بیش از ۴۰۰۰ سال است به عنوان یکی از تجهیزات ایمنی حیاتی برای دریانوردان محسوب میشود. غالباً، لنگر واپسین نماد قابل مشاهده و برجای مانده از یک حادثه دریایی اند و معمولاً اسناد باستان شناختی که از زیرآب بازیابی می شوند به عنوان کپسول زمان مشهورند و دارای اطلاعات منحصربفردی میباشند. لنگر مکشوفه در کرانههای شهر ایزدشهر که در ابعاد بزرگی ساخته شده به لنگرهای ساق بلند ادمیرالتی معروف اند که چرخه زمانی کاربردی مشخصی دارند – احتمالاً عصر دریانودری برابر با اواسط قرن های شانزدهم تا اواسط قرن نوزدهم میلادی- از اینرو لنگر یاد شده به عنوان جزئی از یک کشتی – احتمالا- جنگی میباشد- البته کشتیها جنگی دارای بیش از یک لنگر بوده اند- که در نوع خود در سطح ایران منحصربفرد و یگانه است؛ یعنی تاکنون چنین مادۀ فرهنگی از هیچ محوطه ای به دست نیامده است. ساخت و الگوی این نوع از لنگرها که به آدمیرالتی مشهورند ممکن است از سنت دریانوردی ملل اروپایی مانند: انگلیسیها، هلندیها، فرانسویها به روسها منتقل شده باشد از این رو دارای ماهیتی جهانی است. از سوی دیگر لنگری که پس از سدهها از زیر آبهای دریای کاسپی بیرون آمده از ارزش و اهمیت خاصی برای پژوهشهای باستان شناختی و فرهنگ دریایی در سطح منطقه و فرا منطقه برخوردار است. در این نوشتار نگارنده سعی نموده تا به شرح مختصری از تاریخچۀ دریانوردی و پژوهشهای باستان شناختی دریایی در دریای کاسپی، و گزارش اولیه از این لنگر به عنوان یک تک یافته، بپردازد. در ادامه نیز نویسنده لنگر را به مثابه سرنخی فرض میکند که نشان دهندهی وجود بقایایی از یک کشتی در پیرامون آن است از این رو پیشنهاد انجام بررسیهای بیشتر جهت رد یا اثبات این فرضیه را مطرح می کند، در انتها نیز به یکی از دغدغه های جدی یعنی آسیب شناسی، حراست و نگهداری که در الویت امر قرار دارد؛ اشاره میکند.
واژگان کلیدی: باستانشناسی دریایی، دریای کاسپی، ایزدشهر، لنگر، لنگر آدمیرالتی، کشتی جنگی.