ایرج گلشنی- يك ماه از كنارهگيري رييس سابق سازمان بنادر و دريانوردي ميگذرد و تا امروز وزارت راه و شهرسازي موفق به جايگزيني اين مسئول در مهمترين سازمان دريايي كشور نشده است. با توجه به شعارهاي رئييس دولت چهاردهم در توسعه دريايي كشور و گزارش كار او كه ميگويد: هيچ هفتهاي نيست كه درباره توسعه دريايي جلسه نداشته باشم؛ اين حيرت و شگفتي براي اهالي درياست كه چرا به مهمترين و گستردهترين سازمان دريايي كشور كه در توسعه دريايي كشور سرنوشتساز است هيچ توجهي نكرده است؟ فاصله شعار تا عمل از نگاه اهالي دريا بسيار زياد است.
تعويض بدون نيمكت
يكي از اهالي دريا اين ماجرا را اين گونه وصف ميكند: به نظر آوريد يك تيم فوتبال كه در حين بازي حساسي است. سرمربي به هر دليل يك بازيكن اصلي و كليدي را از بازي بيرون ميكشد، بدون اين كه فكري براي جايگزيني او كرده باشد. حال اين تيم بايد با يك ياركمتر كه يار اصلي و كاپيتان تيم است به بازي ادامه دهد. آيا اميدي به پيروزي در اين بازي هست؟
انتظار اهالي دريا
عموم درياييها تصور ميكردند كه دولت با برنامه عمل ميكند و مثلا مانند شيلات، توديع و معارفه رييس همزمان است. اما اين گونه نشد. سپس اين تصور جاري شد كه به سرعت نفر جايگزين تعيين خواهد شد زيرا دولت به مقوله توسعه دريايي اهميت زيادي ميدهد كه اكنون بعد از يك ماه چشم انتظاري، هيچ خبري از نفر جايگزين مخابره نشده است.
احتمال بازگشت
منابعي كه ترجيح ميدهند ناشناس باقي بمانند اعلام كردند كه گفتوگوهايي براي بازگشت رييس سابق صورت گرفته است و زمزمه بازگشت وي وجود دارد. اين در حالي است كه رفتن رييس سابق چندان دوستانه نبود و خبرها از تضاد و درگيري لفظي و ترك جلسه با عصبانيت همراه بوده است. علاوه بر اين؛ نامهاي كه به عنوان خداحافظي نگاشته شد، چندان نمودي از بازگشت رييس سابق ندارد.
بحثها و تحليلها از تلهاي حكايت ميكند كه وزارت راه و شهرسازي در آن گرفتار شده است كه نه راه رفت دارد و نه راه برگشت. اين تله ميگويد كه وزارتخانه بنا به برخورد نامناسبي كه با رييس سابق داشته است، براي حفظ اعتبار و آبروي خود هم كه شده بايد كسي همسنگ يا بالاتر از رييس سابق به رياست سازمان بنادر و دريانوردي بگمارد. اگر نفر بعدي فردي غيردريايي باشد كه مصيبت است و اگر نفر قويتر در نظر بگيرد؛ از گزينههاي انگشت شماري برخوردار است. به نظر نميرسد كه وزارتخانه؛ گزينه محكمي در آستين داشته باشد كه اگر داشت تاكنون و با قوت رو ميكرد. برخي از مرور رزومه يازده نفر سخن به ميان ميآورند كه در حال بررسي است. جاي تعجب اين جاست كه برخي از اين رزومهها هيچ نام و نشاني از دريا ندارند.
هر چه هست، وزير را به چالش بزرگي كشانده است. گير كرده و گرفتار شده است. قدرت تصميم و انتخاب ندارد و به همين خاطر، يك ماه گذشت و هيچ ترتيب اثري ديده نشد.
سازمان گل و سبزه
سازمان بنادر و دريانوردي در زماني كه رييس داشت، وضعيت اسفباري از نظر برنامه و چينش نفراتش داشت؛ حال كه رييس هم ندارد تصور كنيد كه وضعيت از چه قرار است. اينجاست كه بايد گفت: گل بود و به سبزه نيز آراسته شد.
دست وزير از نفرات حرفهاي در حوزه دريا خالي است و انگار قادر به اعتماد هم نيست. تخصص وي در جاي ديگر است و حرفهايهاي راه را ميشناسد اما حرفهايهاي دريا را نه. به همين دليل، سرپرست كنوني از تخصص راهآهن كه مورد شناخت وزير است آمده است و نفر جايگزين از دريا براي وزير آشنايي خاصي ندارد و نميتواند تصميم بگيرد.
دو ماه فرصت سوزي
گويا از قانون سه ماهه سرپرستي، دو ماه ديگر بايد صبر كرد. دو ماه فرصتسوزي براي توسعه دريايي بسيار سنگين و طافتفرسا خواهد بود. اما گويا چارهاي نيست. تصور اين كه اگر اين رييس برود، ديگري سريع جايش را پرخواهد كرد، تصور غلطي از آب درآمد. با اين وجود بايد اميدوار بود كه فرد بعدي از حرفهاي هاي دريا باشد؛ وگرنه چندماهي هم كلاس اكابر بايد گذاشت تا فرد نورسيده، الفباي دريا و بندر و دريانوردي را ياد بگيرد و مثلا بفهمد imo چيست و تازه بعد از چندين ماه فرصت سوزي دوباره، كورسوهاي طرح و برنامه و اقدام خودشان را نشان دهند. اين هم شد معناي عملياتي شعار توسعه درياپايه ايران.
تعويض بدون نيمكت
يكي از اهالي دريا اين ماجرا را اين گونه وصف ميكند: به نظر آوريد يك تيم فوتبال كه در حين بازي حساسي است. سرمربي به هر دليل يك بازيكن اصلي و كليدي را از بازي بيرون ميكشد، بدون اين كه فكري براي جايگزيني او كرده باشد. حال اين تيم بايد با يك ياركمتر كه يار اصلي و كاپيتان تيم است به بازي ادامه دهد. آيا اميدي به پيروزي در اين بازي هست؟
انتظار اهالي دريا
عموم درياييها تصور ميكردند كه دولت با برنامه عمل ميكند و مثلا مانند شيلات، توديع و معارفه رييس همزمان است. اما اين گونه نشد. سپس اين تصور جاري شد كه به سرعت نفر جايگزين تعيين خواهد شد زيرا دولت به مقوله توسعه دريايي اهميت زيادي ميدهد كه اكنون بعد از يك ماه چشم انتظاري، هيچ خبري از نفر جايگزين مخابره نشده است.
احتمال بازگشت
منابعي كه ترجيح ميدهند ناشناس باقي بمانند اعلام كردند كه گفتوگوهايي براي بازگشت رييس سابق صورت گرفته است و زمزمه بازگشت وي وجود دارد. اين در حالي است كه رفتن رييس سابق چندان دوستانه نبود و خبرها از تضاد و درگيري لفظي و ترك جلسه با عصبانيت همراه بوده است. علاوه بر اين؛ نامهاي كه به عنوان خداحافظي نگاشته شد، چندان نمودي از بازگشت رييس سابق ندارد.
بحثها و تحليلها از تلهاي حكايت ميكند كه وزارت راه و شهرسازي در آن گرفتار شده است كه نه راه رفت دارد و نه راه برگشت. اين تله ميگويد كه وزارتخانه بنا به برخورد نامناسبي كه با رييس سابق داشته است، براي حفظ اعتبار و آبروي خود هم كه شده بايد كسي همسنگ يا بالاتر از رييس سابق به رياست سازمان بنادر و دريانوردي بگمارد. اگر نفر بعدي فردي غيردريايي باشد كه مصيبت است و اگر نفر قويتر در نظر بگيرد؛ از گزينههاي انگشت شماري برخوردار است. به نظر نميرسد كه وزارتخانه؛ گزينه محكمي در آستين داشته باشد كه اگر داشت تاكنون و با قوت رو ميكرد. برخي از مرور رزومه يازده نفر سخن به ميان ميآورند كه در حال بررسي است. جاي تعجب اين جاست كه برخي از اين رزومهها هيچ نام و نشاني از دريا ندارند.
هر چه هست، وزير را به چالش بزرگي كشانده است. گير كرده و گرفتار شده است. قدرت تصميم و انتخاب ندارد و به همين خاطر، يك ماه گذشت و هيچ ترتيب اثري ديده نشد.
سازمان گل و سبزه
سازمان بنادر و دريانوردي در زماني كه رييس داشت، وضعيت اسفباري از نظر برنامه و چينش نفراتش داشت؛ حال كه رييس هم ندارد تصور كنيد كه وضعيت از چه قرار است. اينجاست كه بايد گفت: گل بود و به سبزه نيز آراسته شد.
دست وزير از نفرات حرفهاي در حوزه دريا خالي است و انگار قادر به اعتماد هم نيست. تخصص وي در جاي ديگر است و حرفهايهاي راه را ميشناسد اما حرفهايهاي دريا را نه. به همين دليل، سرپرست كنوني از تخصص راهآهن كه مورد شناخت وزير است آمده است و نفر جايگزين از دريا براي وزير آشنايي خاصي ندارد و نميتواند تصميم بگيرد.
دو ماه فرصت سوزي
گويا از قانون سه ماهه سرپرستي، دو ماه ديگر بايد صبر كرد. دو ماه فرصتسوزي براي توسعه دريايي بسيار سنگين و طافتفرسا خواهد بود. اما گويا چارهاي نيست. تصور اين كه اگر اين رييس برود، ديگري سريع جايش را پرخواهد كرد، تصور غلطي از آب درآمد. با اين وجود بايد اميدوار بود كه فرد بعدي از حرفهاي هاي دريا باشد؛ وگرنه چندماهي هم كلاس اكابر بايد گذاشت تا فرد نورسيده، الفباي دريا و بندر و دريانوردي را ياد بگيرد و مثلا بفهمد imo چيست و تازه بعد از چندين ماه فرصت سوزي دوباره، كورسوهاي طرح و برنامه و اقدام خودشان را نشان دهند. اين هم شد معناي عملياتي شعار توسعه درياپايه ايران.
بازنشر فانوس دریا به نقل از اقتصاد سرآمد