شکل گیری تجارت دریایی در خلیج فارس (تاریخ آبی)

قصد داریم از این پس در ادامه مباحث دریاپایه پایگاه خبری اقتصاد آبی، به مباحث تاریخی و جالب توجهی که منجر به شکل گیری تاریخ مناسبات اقتصادی و تجاری و…

شکل گیری تجارت دریایی در خلیج فارس (تاریخ آبی)

قصد داریم از این پس در ادامه مباحث دریاپایه پایگاه خبری اقتصاد آبی، به مباحث تاریخی و جالب توجهی که منجر به شکل گیری تاریخ مناسبات اقتصادی و تجاری و نظامی و اجتماعی دریاها شده است بپردازیم. برای شروع این مهم به سراغ خلیج فارس و شکل گیری تجارت دریایی در خلیج فارس رفته ایم. منبع مشترک اطلاعات ما در این مقالات از کتب معتبر سه جلدیِ “اطلس تاریخ بنادر و دریانوردی ایران” به تالیف دکتر محمدباقر وثوقی و دکتر منصور صفت گل به تحریر در آمده است.

مناسبات منطقه ای در دوره پیش از تاریخ برای پاسخ به این پرسش اساسی در مورد زمان واقعی آغاز بهره برداری بازرگانی از بنادر خلیج فارس و یا چگونگی شروع سپیده دم تاریخ واقعی این آبراه مهم بین المللی، ناگزیریم سه ضلع مثلث «بین النهرین»، بنادر کرانه شمالی محدوه کنونی مرزهای ایران و بنادر کرانه جنوبی محدوده مرزهای سیاسی کشورهای کویت و عربستان و امارات متحده عربی و عمان را بررسی کنیم.

همان گونه که در اسناد تاریخی کاوشهای باستانشناسی موجود است، اطلاعات اسنادی در این محدوده از توازن برخوردار نیست و کفه ترازوی آگاهی های تاریخی ما به سود دو ضلع بین النهرین» و «صفحات جنوبی» سنگین تر است. بین النهرین مهم ترین ناحیه پس کرانه ای خلیج فارس، از گذشته های دور تا عصر حاضر نقشی بسیار حیاتی و موثر در تکوین تاریخ این منطقه داشته است. به عبارت دیگر نخستین دورۀ شکل گیری تاریخ خلیج فارس را باید در این منطقه و در بررسی تمدنهای باستانی آن جستجو کرد. نام بین النهرین برای نخستین بار در متون یونانی ذکر شده، اگرچه به احتمال ترجمه یونانی نام بومی این منطقه بوده است؛ به عبارت دیگر این یونانیان بوده اند که تصوّر جغرافیایی واحدی از این منطقه را در نامی مشترک نشان داده اند.

نام یونانی بین النهرین برای نخستین بار در نوشته های آریان» آمده که آن را بخشی از سرزمین سوریه بین رودخانه های دجله و فرات ذکر کرده است.

استرابو دیگر مورخ و جغرافی نویس یونانی درباره بین النهرین می نویسد: اسم بین النهرین برگرفته از موقعیت طبیعی آن است؛ همان گونه که گفته ام میان دو رود فرات و دجله است. در بخش شرقی آن رود دجله و در غرب آن و جنوب رود فرات جاری است. در شمال آن کوه های تاروس واقع شده که ارمنستان را از بین النهرین جدا می کنند. دورترین فاصله این دو رودخانه در جایی است که به سمت کوهپایه ها سرازیر میشوند و اینجا همان مسیری است که ارا تو ستنس آن را ۲۴۰۰ استادیا اراتوستنس دانسته است و در واقع از ناحیه تا پساکوس (Thapsacus) محلی که پل قدیمی فرات به سمت گذرگاه دجله واقع شده که اسکندر از آن عبور نموده است. کوتاه ترین فاصله اما میان دو رود در جایی نزدیک سلوکیه و بابل است که حدود بیش از دویست استادیا است. رودخانه ی دجله از میان دریاچه توپیتیس (Thopitis) می گذرد. در جهت طول آن جاری است و هنگامی که به کناره روبه رویی آن می رسد به زمین فرو رفته به گونه ای که صدای بلندی از آن بر می خیزد.

بطلمیوس، جغرافی نویس مشهور یونانی، درباره موقعیت جغرافیایی بین النهرین می نویسد: «در شمال آن ارمنستان واقع شده و از طرف غرب با رودخانه فرات که به مرزهای سوریه می رود و از شرق به رودخانه دجله محدود شده است. اما باید گفت که بین النهرین از لحاظ جغرافیایی واحدی یکپارچه نیست منطقه ی کوهپایه ای شمال و شمال شرقی آن با داشتن آب فراوان، شکارگاه های مناسب و دانه های گیاهی و غلات خودرو همراه با زمستان هایی نسبتاً سخت، محیطی مطلوب را برای شکل دادن تمدنهای اولیه به وجود آورده است. منطقه دیگر سرزمینهای بین دجله و فرات را شامل می شود که این ناحیه در متون جغرافیایی اسلامی با نام «جزیره» شناخته شده و پشته های باریک کوه های «عبدالعزیز» و «سنجار» تا دامنه کوه های «توروس» را در بر می گیرد.

حاصل خیز ترین ناحیه این منطقه زمینی بین دجله و کوه های زاگرس است که در واقع مرکز امپراتوری قدیم آشور بوده است. حاصلخیزی خاک و وجود نهرهای آبی فراوان در این منطقه امکانات مناسبی را برای ساکنان آن به وجود آورده است. منطقه سوم بین النهرین ،اما دشت آبرفتی مسطحی است که قلمروی تمدنی سومر در شمال و سرزمینهای اکد در جنوب آن واقع شده است خاک حاصل خیز و آبرفتی آن موجب شده تا کشاورزی در این ناحیه از رونق بسیاری برخوردار باشد و نخستین تمدن بزرگ بشری و قدیم ترین جامعۀ شهری سازمان یافته جهان در طول هزاره چهارم ق م در این منطقه سر بر آورده اند؛ در واقع تاریخ خلیج فارس از این ناحیه آغاز میشود.

بنابر این بین النهرین به ظاهر یکپارچه سرزمین مغایرت هاست اگر بتوان جلگه های شمال و مردابهای جنوبی را به عنوان مغایرت های محلی دشت بزرگ بین النهرین به حساب آورد باید پذیرفت که میان دشت و منطقه کوهپایه تفاوتهای چشمگیری در نقشه آب و هوا و نباتات وجود دارد این تفاوت در تاریخ نیز به چشم میخورد در سراسر دوران باستان میان شمال و جنوب یا در اصطلاح جغرافیای سیاسی، میان سومر اگد (بابل) و آشور میتوان تضادی یافت که گاهی چندان مشخص نیست و تنها گاهی در برخوردهای فرهنگی خود را نشان می دهد.

اما شواهد نشان میدهد که رأس خلیج فارس چندان تغییر مهمی انجام نداده است. تصوّر باستان شناسانه در حال حاضر چنین است که توسعه سرزمینهای خلیج فارس در حال حاضر با تحقیقات زمین شناسی دمورگان که درباره کیفیت گسترش رودهای فرات و دجله و کارون تحقیق کرده رد شده است. او برای بازسازی موقعیت جغرافیایی جنوب غرب اهواز متن جغرافیایی نثارخوس در ۳۲۵ ق م که توسط استرابو ثبت شده و همچنین اسناد لشکر کشی سناخریب در سال ۶۹۶ علیه ایلام را که در متون آشوری آمده است با هم مقایسه نموده است.

او با ترسیم نقشه موقعیتهای آن را نشان داده است. در سال ۶۹۶ ق م رأس خلیج فارس در جنوب غربی شوش نشان داده شده و دجله و فرات هم به فاصله ۴۰ مایلی جدا از هم به خلیج فارس می ریخته است. در سال ۳۲۵ ق م رسوبات کارون که به منطقه اهواز سرازیر شده، تشکیل زنجیره ای از جزایر در جنوب غربی اهواز به سمت خلیج فارس را داده است که شواهد بسیاری نشان میدهد که این تصور غلط بوده است.

بنابراین تصور جابه جایی قابل ملاحظه خشکی در بخشهای شمالی خلیج فارس بر اثر رسوبات قرن های گذشته تاکنون اثبات نشده و همچنان میتوان موقعیت های جغرافیایی کنونی را با اندکی تغییرات در مورد آبادیهای باستانی مورد نظر قرار داد. اما شکل گیری تاریخ واقعی خلیج فارس همزمان با پیدایش نخستین سکونتگاه های انسانی در نواحی مجاور آن و در مثلث ارتباطی ذکر شده در آغاز این مبحث بوده است.

اگر بپذیریم که نخستین نشانه های سکونت انسان در صفحات جنوبی خلیج فارس که سرزمینهایی کم بارش و بدون رودخانه های دائمی بوده اند به شش هزار تا پنج هزار و پانصد سال ق بر می گردد میتوان این زمان را آغاز هسته اولیه شکل گیری مناسبات و مراودات تجاری خلیج فارس قلمداد نمود. باید یادآوری کرد که تاریخ استقرار در نواحی بین النهرین و دشت خوزستان و مکران و کرمان و فارس به دورههایی قبل تر از این برمی گردد، اما با آغاز سکونت انسانها در صفحات جنوبی خلیج فارس که شرایط آب و هوایی نامساعدتری نسبت به دیگر نواحی آن داشته اند، در واقع اضلاع مثلث ارتباطی و تجاری ساکنان آن کامل شده و زمینه مساعدی برای شکل گیری تاریخ خلیج فارس به وجود آورده است.

«گریس بولکهولدر» در سال ۱۹۶۸ م با کاوشهای باستان شناسی در ناحیه ساحلی جنوب شرقی عربستان و به ویژه در بخشهای جنوبی جُبیل» سفالهای فراوانی از دورۀ «عُبید» در منطقه یافته است. او این یافته ها را در مقاله ای با عنوان محوطه های عبید و سفالهای عربستان» منتشر ساخت.۲ اصطلاح «دورۀ عبید» ۶۰۰۰ سال تا ۳۸۰۰ ق م نام خود را از تپه کوچکی به همین نام واقع در جنوب عراق گرفته است. سفالهای عبید دست ساز و طرحهای ساده آن بـ رنگ تیره بر زمینه ای به نسبت روشن بود. نقوش به رنگ های سیاه، سبز، قهوه ای یا شکلاتی و رنگ زمینه صورتی و نخودی بود و سطح ظروف ساده، اما گاهی پوششی به رنگ خود سفال داشت. از ویژگیهای سفال عبید، پخت بیش از حد سفال و تأثیر آن در رنگ نقوش است.

کاوش های باستان شناسی در دیگر نواحی صفحات جنوبی خلیج فارس و از جمله در امارات متحده عربی و در جزیره «دلما» در ابوظبی و«ام القوین و جزیره «الحمراء» در رأس الخیمه نشانه هایی از استقرار در دوره ی عبید را تأیید کرده است دانیل پاتس در مورد نحوه استقرار در صفحات جنوبی خلیج فارس واقع در کشورهای قطر و عربستان و امارات متحده عربی مینویسد «نخستین مدارک مربوط به استقرار در صفحات جنوبی خلیج فارس به شش هزار تا پنج هزار و پانصد سال قم بر میگردد این دوره را با عنوان «دورۀ گرم» می شناسند و تا حدود چهار هزار سال ق م ادامه داشته است. در دیگر مناطق کشاورزی و دامداری و زندگی یکجانشینی روستایی کاملاً شکل گرفته بود. شرایط محیطی این بخش از خلیج فارس با شمال بین النهرین و یا دره های رشته کوههای زاگرس تفاوتی عمده داشت و فرآورده های دریایی فراوان و ماهی و صدف و لاک پشت و پستانداران دریایی غذای اصلی ساکنانش بود که وفور این منابع امکان سکونت دائمی را افزایش می داد.

نمونه ای روشن از این چنین جامعه ای را میتوان در ناحیه جبل البحیص در مناطق داخلی شارجه مشاهده کرد که اخیراً نتایج کاوشهای آن منتشر شده است. این تحقیق نه تنها فرهنگ مادی مردم این ناحیه را در نیمۀ دورۀ «هولوسن» مشخص می سازد، بلکه کشف گورستانی با صدها ،قبر گویای شمار افراد این گروه از ساکنان این منطقه و برنامه غذایی آنان است.

احتمال فراوان به دلیل کمبود بارش کشت جو و در این مناطق در سایه درختان خرما انجام میگرفته است و مشکل نبود رودخانه و چشمه دائمی از طریق استفاده از آبهای زیرزمینی حل می شده است. این راه حل در نواحی شرق عربستان هم به کار گرفته می شده است. از آنجایی که گندم و جو در این مناطق به طور خودرو نمی روییده است ناگزیر باید این محصولات را از نواحی دیگر وارد میکرده اند؛ ما به خوبی میتوانیم ببینیم که بومیان این ناحیه برای ساختن سفال از کاه و دیگر فراورده های غلات استفاده می¬کرده اند.

شواهد تماس میان گروه های ساکن در رأس خلیج فارس و ساکنان نواحی کرانه ای عربستان را باید در چارچوب مناسبات گسترده تاریخی جستجو نمود و نباید آن را ارتباطی ناگهانی پنداشت. قدیمی ترین سفالهای عبید کشف شده در یکی از مناطق کویت است و مربوط به دوره های دوم و سوم هستند. در مورد علل ایجاد این روابط دلایل بسیاری آورده میشود که از آن جمله میتوان به ارتباط آن با حضور ماهیگیران فصلی بین النهرین و یا تجار جویای مروارید اشاره کرد. آنچه که مسلم است اینکه این رابطه از طریق دریا صورت پذیرفته است؛ چه بیشتر این مکانها در کرانه های این نواحی قرار دارند و در محوطه یاد شده در کویت تکه هایی از نی قیراندود شده که بقایای قایق های درزگیری شده با قیر هستند، یافته اند که موید این مطلب است.

شواهد نشان میدهد که به سبب این مراودات چندان تغییری در الگوهای فرهنگی مردم بومی خلیج فارس ایجاد نشده است؛ البته یک استثناء در اینجا ساکنان جنوب شرقی عربستان هستند. این امر از سفالینه های سرخ رنگ زمخت کاه دار بر می آید
که نشانه هایی از سفالهای عبید را دارد و در این منطقه کشف شده و نشانگر این امر است که برای گرفتن برخی فناوریهای سفال سازی تلاشهایی برای مراوده با بین النهرین صورت پذیرفته است. از طرف دیگر باید افزود که مردم ساحل نشین خلیج فارس در کپرهای ساخته شده از شاخه های خرما زندگی می کرده اند؛ این نوع مسکن برای محیط گرم و مرطوب این نواحی بسیار مناسب است.

صنایع سنگی، استفاده گسترده از ماهی و صدف و دامپروری از نشانه های اصلی محوطه های باستانی موجود در عربستان هستند. آنچه که با عنوان نخستین نشانه های ارتباط دریایی در این بخش از نوشتۀ پاتس بدان اشاره شده را باید تا حدودی تعدیل کنیم و بیفزاییم که امکان مراودات از طریق زمین بین شهرهای بین النهرین و صفحات جنوبی خلیج فارس در سواحل کویت و عربستان تا پیش از عصر گسترش ارتباطات امری عادی بوده است و از این رو باید جانب احتیاط را با توجه به شواهد اندک از جمله یافت شدن تعدادی قایق ساخته شده از نی که در آنها از قیر برای عایق بندی استفاده شده است رعایت کرد.

با این همه یافته های باستان شناسی دوره عبید از صفحات جنوبی خلیج فارس، نشانگر نخستین ارتباطات و مراودات منطقه ای بین ساکنان بین النهرین و این نواحی بوده و از این شواهد میتوان به عنوان «نخستین عصر ارتباطات منطقه ای خلیج فارس در دوره پیش از تاریخ» یاد کرد.
امیدواریم از این مقاله اقتصاد آبی استفاده کافی را برده باشید.

بازنشر فانوس دریا به نقل از اقتصاد آبی

بازدید: 25

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *