به جای متهم کردن، فرصت بسازیم

هادی کریمی مدیرعامل شرکت خدمات بندری و دریایی کاوه پدیده کاهش سطح تراز آب دریای خزر و کوچک تر شدن تدریجی این دریاچه بزرگ به‌عنوان یک بحران غیرقابل انکار به شدت…

به جای متهم کردن، فرصت بسازیم

پدیده کاهش سطح تراز آب دریای خزر و کوچک تر شدن تدریجی این دریاچه بزرگ به‌عنوان یک بحران غیرقابل انکار به شدت بر اکوسیستم و اقتصاد و تجارت دریایی در کشورهای حاشیه این دریاچه تاثیر گذاشته است. از این رو، همه ذی‌نفعان این دریاچه به فکر و تکاپو افتاده‌اند تا برای مقابله با چالش پیش‌آمده تدبیری بیندیشند، اما  مسئله اینجاست که هر یک از آنها بر اساس دیدگاه‌ها، منافع و صلاحدید خود پیشنهادهایی را روی میز تصمیم‌گیری می‌گذارند؛ در حالی  که اگر هماهنگی و هم‌افزایی میان فعالان حوزه‌های مختلف اقتصادی و محیط زیستی صورت نگیرد، این نگرانی وجود دارد که نه‌تنها گره فروبسته‌ای از کار باز نکند، بلکه فرورفتن در باتلاق اشتباهات گذشته را سرعت بخشیده و امیدهای اندک باقی‌مانده را  بر باد دهد. هادی کریمی،مدیرعامل شرکت خدمات بندری و دریایی کاوه، در یادداشت پیش رو، راهکارهایی برای فرصت‌سازی از تهدیدهای خشک شدن دریای خزر در حوزه کشتیرانی و فعالیت‌های بندری و دریایی ارائه داده که بی‌شک اجرایی شدن آنها مستلزم رعایت ملاحظات محیط زیستی و بررسی نسبت مزایا و معایب آنها در قبال زیست‌بوم دریایی، انسانی و جانوری منطقه خزر خواهد بود.

به گزارش ماهنامه ترابران، براساس یکی از بررسی‌های روانشناسی، انسان در مواجهه با یک مصیبت بزرگ و غیر منتظره مانند از دست دادن یکی از عزیزان یا مبتلا شدن به یک بیماری لاعلاج، پنج مرحله سوگواری را می‌گذراند؛ مرحله اول، انکار. مرحله دوم، خشم. مرحله سوم، چانه‌زنی (بیمار در این مرحله شروع به چانه‌زنی با خود و دیگران می‌کند که اگر زودتر برای چکاب پزشکی می‌رفتم، الان نتیجه بهتری می‌گرفتم) مرحله چهارم، افسردگی و بالاخره مرحله پنجم، یعنی پذیرش. در این مرحله بیمار به این نتیجه می‌رسد که هنوز فرصتی هر چند کوتاه (چند ماهه یا چند ساله) وجود دارد و می‌تواند تعدادی از کارهای عقب افتاده خود را در مدت باقی‌مانده به انجام برساند یا شاید درمان‌ها جواب بدهد.

مصیبت امروز ما و کشورهای اطراف دریای خزر، کاهش سطح آب دریا و خشک شدن آن است و هر کشور در یکی از مراحل پنج‌گانه فوق قرار دارد. با این تفاصیل با جست‌وجوی کوتاهی در اینترنت، مقالات، همایش‌ها و کتاب‌ها به یافته‌های ذیل دست می‌یابیم:

در مرحله انکار، تعداد زیادی تحقیق، گزارش و نمودار وجود دارد که نشان‌می‌دهد هیچ مشکلی در دریای خزر وجود ندارد. همیشه سطح آب خزر در بازه‌های زمانی مختلف کاهش و افزایش می‌یابد و اکنون هم در یکی از این دوره‌های کاهش سطح آب هستیم. برخی نیز منتظر افزایش سطح آب هستند و کوچک‌ترین افزایش موقتی سطح آب دریا را نشانه‌ای به مردود بودن نظریه خشک شدن دریای خزر اعلام می‌کنند.

در مرحله دوم یعنی خشم، پژوهشگران و مردم از خود می‌پرسند چرا در حالی که گرم شدن کره زمین منجر به افزایش سطح دریاهای آزاد می‌شود، در دریای خزر، ما با کاهش سطح آب مواجه هستیم.

مرحله چانه‌زنی، به‌عنوان سومین مرحله از زمانی شروع می‌شود که کارشناسان و مردم به این می‌اندیشند که اگر توسعه اقتصادی را مدیریت می‌کردند، کره زمین تا این حد گرم نمی‌شد یا شاید اگر کشورهای همجوار دریای خزر مخصوصاً روسیه روی رودخانه‌های منتهی به دریای خزر سد نمی‌ساختند، الان وضعیت این‌گونه نبود.

در مرحله چهارم، افسردگی آغاز می‌شود. با توجه به اینکه مردم و مسئولان متوجه می‌شوند که کاری از پیش نمی‌توانند ببرند، ناامید شده و منتظر وقوع فاجعه خشکی دریای خزر می‌شوند. تصور خشک شدن خلیج گرگان مانند بندر خواجه نفس، تصور تالاب انزلی و بندر انزلی با کف خشک و ترک‌خورده و بندر امیر آباد با تاسیسات بندری زیاد و بدون کشتی، این افسردگی را تشدید می‌کند.

پس از گذراندن مراحل قبل، به مرحله پنجم که پذیرش است می‌رسیم و درک می‌کنیم که هنوز تا خشک شدن دریای خزر زمان داریم. با برخی اقدامات می‌توانیم روند آن را کندتر و با در نظر گرفتن کاهش سطح آب، برای آن برنامه‌ریزی و تا حد امکان، تبعات منفی آن را کمتر کنیم.

پس در قدم اول، دولت‌ها، کارشناسان و مردم باید هر چه سریع‌تر از مراحل پنج‌گانه عبور کنند و سپس یک تصور واقع‌گرایانه و غیر احساسی از آنچه قرار است در آینده اتفاق بیفتد داشته باشیم. در واقعیت، قرار است دریای خزر، مانند دو دریاچه همزاد خود، دریاچه آرال و دریاچه ارومیه، هر سال بخشی از وسعت خود را از دست بدهد.

این روند حدود ۲۰ سانتی‌متر کاهش تراز آب در سال است. تا پایان قرن ۲۱، تراز دریا ۹ الی ۱۸ متر کاهش می‌یابد. از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون، با کاهش سطح آب دریای خزر، وسعت دریای خزر ۲۲ هزار کیلومتر مربع کاهش یافته که نصف این زمین‌های خشک‌شده در کشور قزاقستان است. کل خط ساحلی دریای خزر حدود ۷ هزار کیلومتر است و کشور ایران با داشتن حدود ۹۰۰ کیلومتر ساحل، کمترین طول ساحلی را در بین همسایگان خزر دارد. حدود ۸۰ درصد آب دریای خزر از طریق کانال ولگا در روسیه تامین می‌شود و به همین دلیل شوری آب خزر در شمال آن (ورودی آب شیرین ولگا به دریای خزر) حدود ۲ گرم در لیتر، در وسط دریا ۶ گرم در لیتر و در جنوب خزر و سواحل ایران به ۱۲ گرم در لیتر می‌رسد.

عقب‌نشینی دریای خزر طی ۸۰ سال آینده، ساحل ایران را حدود ۱۰ الی ۲۰ کیلومتر از ساحل فعلی جلوتر خواهد برد و زمینی به مساحت بیش از ۱۰ تا ۱۵ هزار کیلومتر مربع در اختیار کشور ایران در ساحل دریای خزر قرار خواهد گرفت. با در نظر گرفتن این واقعیت‌ها، باید راهکارهای استفاده بهینه از امکانات موجود و همچنین بهره‌گیری از فرصت‌های جدید پیش رو توسط دولت‌ها و کارشناسان و فعالان اقتصادی مورد واکاری قرار گرفته و اجرایی شوند.

اقدامات برای استفاده از امکانات موجود

حوزه کشتیرانی و بنادر تجاری: بخش اصلی کارکرد دریای خزر، در حوزه تجارت، کشتیرانی و بنادر تجاری است. طبیعی است که با کاهش سطح آب، عملاً کل بنادر موجود خشک شده و امکان پهلوگیری کشتی وجود نخواهد داشت. علاوه بر آن به‌علت کم‌عمق شدن سواحل، کشتی‌های بزرگ امکان تردد نداشته و سایر کشتی‌ها هم مجبور خواهند بود بخشی از ظرفیت خود را خالی نگهدارند تا امکان تردد داشته باشند، پس عملاً هزینه حمل‌ونقل دریایی بسیار افزایش یافته و به این ترتیب، حمل در دریای خزر غیراقتصادی می‌شود.

راهکارهای پیش‌رو:

۱- طراحی کانال‌های بنادر به طول ۲۰ کیلومتر و لایروبی مستمر آنها.

۲- ساخت کانال‌های بتنی و همچنین قرار دادن دریچه‌های انسداد مسیر آب؛ به‌نحوی که ورود و خروج کشتی‌ها از طریق حوضچه‌های با سطح آب متغیر باشد. این روش در مناطق زیادی استفاده شده که یکی از مهم‌ترین آنها، بندر آمستردام هلند است که توسط یک کانال ساخت بشر به طول ۲۷ کیلومتر، بندر را به دریا وصل می‌کند و برای مقابله با تفاوت سطح آب دریا، دارای حوضچه‌هایی است که تفاوت سطح آب حوضچه و دریا را مدیریت می‌کند.

۳- انتقال بنادر به داخل دریا و ساخت مجدد آنها. در این روش اسکله‌های تخلیه و بارگیری کشتی در آب‌های عمیق دریا ایجاد و توسط پل، اتصال بندر به خشکی و پسکرانه صورت می‌گیرد. کشور چین با ساخت ۳۲ کیلومتر پل در داخل دریا، بندر یانگشان شانگهای را ایجاد کرده است.

۴- استفاده از بنادر شناور، بنادری که مانند سکوهای نفتی بزرگ قابل جابه‌جایی هستند و فقط عملیات تخلیه و بارگیری کشتی در آن صورت گرفته و کالاها از طریق پل دسترسی به ساحل انتقال داده می‌شوند.

۵- ساخت کشتی‌های u شکل که در آب‌های کم عمق امکان تردد دارند.

۶- استفاده از سیستم دوبه‌کاری همانند گذشته (کالا توسط کشتی بزرگ به نزدیک ساحل آورده و سپس توسط شناورهای کوچک از کشتی به ساحل انتقال داده شود).

در حوزه صیادی: با توجه به کاهش سطح آب دریا، شوری آب افزایش خواهد یافت، ولی تا ۱۰۰ سال آینده میزان شوری آسیب زیادی به جمعیت ماهی‌ها وارد نخواهد کرد و میزان آن قابل‌قبول خواهد بود، با این حال، روش‌های صید متداول ممکن است جوابگو نباشد و اسکله‌های صیادی فعلی هم احتمالاً کارایی نخواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می‌شود که اولاً برای استخرهای پرورش ماهی موجود با آب دریا، از هم اکنون تمهیدات لازم برای لوله‌گذاری ۱۰ کیلومتر در دریا پیش‌بینی گردد، ثانیاً اسکله‌های صیادی جدید و نیز کشتی‌های صیادی پیشرفته برای فعالیت در عمق بیشتر دریا تدارک دیده شود. علاوه بر این، مجموعه‌های تحقیقاتی پرورش ماهیان برای تولید گونه‌های مقاوم‌تر ماهی در مقابل شور شدن آب دریا اقدامات لازم را به عمل آورند.

حوزه نیروگاه‌ها و صنایع فعلی که از آب دریا استفاده می‌کنند: برای نیروگاه‌هایی که از آب دریا برای خنک‌کنندگی و سایر مصارف خود استفاده می‌کنند و همچنین سایر صنایع، لازم است از هم اکنون به فکر تامین آب از فاصله ۱۰ کیلومتری باشند تا در آینده غافلگیر نشده و با بحران روبه‌رو نشوند.

حوزه نیروی دریایی، مرزبانی و…: کشورهای حوزه دریای خزر همگی دارای نیروهای نظامی دریایی با اسامی مختلف هستند. در این حوزه نیز باید اسکله‌های نظامی جدید ایجاد شود.

اقدامات برای استفاده از فرصت‌های جدید

باید توجه داشت که خشک شدن دریای خزر یا همان کاسپین، در فاز اول بیش از یک میلیون هکتار زمین در اختیار ایران و خیلی بیشتر در اختیار سایر همسایگان خزر قرار می‌دهد. از مزایای این فرصت پیش آمده می‌توان استفاده‌های زیادی انجام داد که برخی از آنها عبارتند از:

۱- تاسیس و راه‌اندازی صنایع آب‌بر و سبز. برای حفظ اشتغال و رونق تولید می‌توان بخشی از این زمین‌های بلامعارض را در اختیار شهرک‌های صنعتی قرار داد تا برای تاسیس صنایع آب‌بر (صنایعی که برای مراحل مختلف تولید، نیاز به حجم زیادی آب دارد) و سبز  (با حداقل آلودگی در روند تولید) استفاده شود. مواد اولیه و تولیدات این صنایع، علاوه بر بازار داخل، از طریق دریا قابل تبادل با سایر کشورها است.

۲- گردشگری: در بخش گردشگری فرصت‌های زیادی مانند تاسیس هتل، ویلا، مرکز سرگرمی‌های دریایی وجود خواهد داشت؛ یک نمونه واقعی از این تجربه، در شهر آکتائو قزاقستان وجود دارد. در این بندر حدود ۱۵ هکتار زمین در کنار دریا در اختیار یک مجموعه گردشگری قرار گرفته و یک مجموعه هتل، ویلا و سرگرمی‌های آبی ایجاد شده است که بیش از ۷۰۰ نفر به‌صورت مستقیم در آن مشغول به کار شده‌اند و پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۲۵، بیش از ۷۵۰ هزار نفر گردشگر جذب این مجموعه شوند. تعداد زیادی از این توریست‌ها هم ایرانی هستند. اگر در کل ساحل دریای خزر، چنین مجتمع‌هایی ایجاد شود، تحول چشمگیری در صنعت گردشگری کشور خواهد بود.

از سوی دیگر، باید احتمال پیدا شدن جزایر جدید در دریای خزر را هم در نظر گرفت. براساس متون تاریخی، در قرن هفتم هجری سطح دریای خزر ۳ متر از سطح فعلی آن پایین‌تر بود و در حمله مغول به ایران، سلطان محمد خوارزمشاه، پادشاه ایران به جزیره آبسکون در دریای خزر پناه برد. با کاهش سطح آب، جزایر زیادی در دریای خزر سر از آب بیرون می‌آورند. در فاز اول این جزایر می‌توانند به یک مقصد گردشگری تبدیل شود و حمل‌ونقل دریایی گردشگران را افزایش دهد.

در حال حاضر، گردشگری دریایی در بخش ایرانی خزر حرکت با شناور به دریا و برگشت به ساحل است، ولی با اضافه شدن جزیره، پیاده شدن در آن و تفریحات دیگر جاذبه آن افزایش می‌یابد. در فاز دوم با توسعه این جزایر می‌توان امکانات سکونت، هتل و جاذبه‌های گردشگری در آن ایجاد کرد و باعث توسعه هر چه بیشتر این صنعت شد.

۳- حمل‌ونقل، لجستیک و ترانزیت: آزاد شدن زمینی به عرض چند ده کیلومتر از کل ساحل دریای خزر، فرصتی استثنایی را برای توسعه حمل‌ونقل، لجستیک و ترانزیت در اختیار کشورهای حوزه خزر قرار می‌دهد. با تعریف یک کریدور دایره‌ای به‌دور خزر و ایجاد آن که می‌تواند شامل اتوبان، خط‌آهن، خط لوله و… باشد و همه همسایگان خزر از آن انشعاب داشته باشند، یک موقعیت رویایی ایجاد می‌شود.

زمین‌های جدید کمترین پستی و بلندی را دارند، فاقد معارض هستند و در اطراف خزر کریدورهای مهم شرقی - غربی و شمالی - جنوبی در حال عبور هستند. بنابراین پتانسیل کالا و حتی مسافر بالایی وجود دارد. اگر برای این کریدور دایره‌ای یک نظام تردد آزاد (بدون بازرسی مرزی چندباره و طولانی) توسط کشورهای همسایه تعریف شود، می‌تواند در انتقال کالاهای آسیا به اروپا و برعکس، انتقال کالاهای کشورهای CIS به خلیج فارس و اقیانوس هند و برعکس نقش کلیدی ایفا کند. اجرای این کریدور سبب رونق اقتصادی برای کشورهای همسایه خزر، اشتغال‌زایی و افزایش همکاری‌های فی‌مابین است.

کاهش سطح آب دریای خزر به‌صورت طبیعی حتماً اتفاق خواهد افتاد. اقدامات بشر فقط کمی سرعت آن را افزایش داده است، همه از این موضوع ناراحت و نگران هستند، ولی به‌جای متهم کردن خود و دیگران، باید فرصت‌های پیش رو را شناسایی کرده و از هم اکنون برای آن برنامه‌ریزی و این تهدید را به فرصت‌های جدید تبدیل کنیم. فرصت‌هایی که سبب رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و وابستگی مثبت همسایگان ایران خواهد بود. در این رونق و فرصت جدید هر کشوری سریع‌تر اقدام کند، موفق‌تر خواهد بود.

بازنشر فانوس دریا به نقل از ترابران

بازدید: 27

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *