گفتوگوی مشروح محمد مونسان، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهرود، با مرینپرس را در ادامه میخوانید.
![](https://marinepress.ir/plus/wp-content/uploads/2022/09/تفاوت-عملکرد-چینی-ها-در-گوادر-با-هندی-ها-در.jpg)
- فرصت هايي که براي توسعه دريامحور در قرارداد 25 ساله ايران و چين ميتواند باشد چه مواردي است؟
فرصت قرارداد 25 ساله ايران و چين يکي از فرصت هاي بسيار عالي براي توسعه زيرساخت هاي اساسي در حوزه توسعه دريا محور است. با توجه به حجم قرارداد 400 ميليارد دلاري ميشود به راحتي از اين فرصت براي رشد شتابان در توسعه دريامحور استفاده نمود که به چند مورد اصلي زیر ميشود اشاره نمود:
- توسعه زيرساخت هاي حمل و نقلي شامل اتصال سواحل مکران به راه آهن سراسری ایران و به آسيا ميانه و کریدورهای بین المللی و همچنین احداث آزادراه جاسک به مشهد براي احیای نیمه شرقی کشور و سهولت دسترسي به سواحل جنوبي
- احداث کارخانجات مشترک ساخت يا تعميرات کشتي در جاسک و چابهار بخصوص برای پشتیبانی تعمیراتی کشتیهای ورودی به چابهار
- توسعه گردشگري سواحل جنوبي و سواحل مکران از طريق ساخت نمادهاي فاخر جهت توسعه گردشگري و تغيير چهره فقيرانه سواحل جنوبي بخصوص سواحل مکران
- توسعه بنادر جنوبي بخصوص بندر جاسک و چابهار
- احداث کارخانجات آبشیرینهای معمولی و هستهای برای افزایش میلیونی جمعیت سواحل جنوبی
- تکمیل مطالعات امکان سنجی پروژه عظیم اتصال دریای خزر به خلیج فارس یا دریای عمان که از سال 1353 با عنوان پروژه ایرانرود مورد مطالعه قرار گرفت و رها شد.
لذا قرارداد 25 ساله ايران و چين ميتواند بهترين فرصت براي توسعه صنايع دريايي و توسعه شتابان دريامحور در ايران و شهرهاي ساحل ايران باشد که با توجه به شرايط پيش آمده اين فرصت از دست رفته است.
![قراداد 25 ساله توسعه دریامحور ایران و چین](https://marinepress.ir/plus/wp-content/uploads/2022/12/قراداد-25-ساله-توسعه-دریامحور-ایران-و-چین-1024x597.jpeg)
- چرا فکر ميکنيد اين فرصت از دست رفته است؟
متاسفانه ما از ظرفيت چيني ها حتی به اندازه آفریقاییها و کشورهای عربی هم استفاده نکردیم. مثلا فرصت توسعه چابهار را از چینیها سلب کردیم و به هندی ها دادیم که بیشترین همراهی را با تحریم های آمریکا داشتند و فقط در چابهار فرصت سوزی کردند و جنگ رسانه ای علیه ایران راه انداختند. در آن طرف مرز، پاکستانی ها بندر رقیب یعنی گوادر را در اختیار چینیها گذاشتند و می بینیم که صدها برابر چابهار در آنجا سرمایهگذاری شد.
در قرارداد 25 ساله ايران و چين همانطور که شاهد بودیم که در دولت آقاي روحاني متاسفانه به دليل اينکه نگاهشان کاملا به سمت غرب بود اعتنايي به چيني ها نکردند و قرارداد 25 ساله ايران و چين عليرغم اينکه در دولت آقاي روحاني مطرح شد عملا هيچ اقدام خاصي روي آن انجام نشد. پس از مدتي پيگيري اين قرارداد به آقاي لاريجاني محول گرديد که متاسفانه ايشان هم جزو کساني هستند که نگاهشان همیشه به سمت غرب ميباشد و طبيعتا با اين ديدگاه نميشود فعاليت موثري در اين زمينه انجام داد و در زمان ايشان هم اين پرونده به صورت مسکوت باقي ماند. در دولت فعلی انتظار ميرفت با توجه به دیدگاه درست آنها در نگاه به شرق، قرارداد 25 ساله ايران و چين خيلي سريع عملياتي شود و تبديل به يک قرارداد واقعی با زیرمجموعههای مشخص (پروژه ها) با يک برنامه اجرايي دقیق موفق شود که متاسفانه تا به امروز اجرايي نگرديده است.
از طرف ديگر رقیب منطقه اي ما، عربستان يک قرارداد 50 ميليارد دلاري را فورا با چين امضا کرد و بزودی وارد فاز اجرایی میشود که بخشی از آن مربوط به پروژه رویایی شهر گردشگری نئوم عربستان است. متاسفانه از قرارداد 25 ساله ايران و چين عليرغم اينکه حدود 4 سال ميگذرد اما هنوز مشخص نيست اين قرارداد طي چه زمانبندي و در چه حوزه ها و پروژه هايي انجام می گردد. اين ضعف هميشگي ما ايراني ها در حوزه اقتصادی هست که بزرگترين فرصت ها را با تعلل هاي نابجا و بي برنامگي از دست ميدهيم و آنها را تبدیل به تهدید میکنیم.
در واقع اين مسايل حاشیه ای که در ديدار سران عربستان با چين مطرح گرديد را ميتوان گفت نوعي اعتراض چيني ها به عملکرد ايراني در تعامل با آنها دانست.
- پس مواضع اخیر در دیدار رهبران چين و عربستان را واکنشي از طرف چين به ايران ميدانيد؟
بله دقيقا همينطور است. در واقع همیشه اتحادهاي استراتژيک سياسي و نظامی در دنيا موقعي شکل ميگیرند که پيوست اقتصادي محکمی از قبل برای آن تدوین شده باشد. وقتي که ما در دوران تحريم از چين براي دور زدن تحريم استفاده ميکرديم طبيعي است که چيني ها انتظار داشته باشند ما با آنها اتحادهاي استراتژيکي در حوزه اقتصادي داشته باشيم و فورا چنين قراردادهايي را عملياتي نمايیم. متاسفانه ضعف ما در برنامه ريزي نه تنها باعث شد اين فرصت استفاده نشود بلکه عاملي براي کدورت بين ايران و چين شود که کشورهايي مانند عربستان که رقيب منطقه اي ايران هستند از اين فرصت به خوبي استفاده کنند و متاسفانه تبعات اين اتفاق را در داخل کشور تجربه کرديم. وقتي چين به عنوان يکي از پشتوانه هاي ايران براي تامين ارز و دور زدن تحريم هاي غربي بوده هنگامي که کدورتي بين ايران و چين شکل ميگیرد چگونه در بازار ايران دلار حرکت افزايشي به خود ميگيرد و اين تبعات عدم برنامه ريزي درست است که به جاي آنکه چالش ها را به فرصت تبديل کنيم فرصت ها را به راحتي به چالش و تهدید تبديل ميکنيم که يکي از بزرگترين اشتباهات ما و بخصوص دولت آقای رئیسی است.
در واقع يکي از توصيه هايي که ميشود به دولت آقاي رييسي نمود اين است که در کنار داشتن نگاه بسيار درست و بجا نگاه به شرق، باید در کنار وی برنامهريزان عملياتي و افرادي وجود داشته باشند که بتوانند يک قرارداد و تفاهم نامه را خیلی سریع تبديل به قراردادهاي ريز اقتصادي و پروژه هاي مهندسي و گانت چارتهايي کنند که در آنها زمانبندي و هزينه و نحوه اجزا مشخص شده باشد. شايد اگر اين نقطه ضعف رفع شود ما بتوانيم از فرصت هايي که در ساليان گذشته و دولت روحاني از دست داديم دوباره بدست آوريم.
البته ماديديم که بعد از تنشهايی که بعد از بيانيه مشترک عربستان و چين بر سر جزایر سه گانه مطرح شد، ایران خيلي سريع مقامات وزارت خارجه را به چين اعزام کرد و مذاکرات در خصوص قرارداد 25 ساله ايران و چين دوباره مطرح شد. ولي خب جاي سوال اين است که چرا بايد اين فرصت ها را در اثر ندانم کاري از دست دهيم که باعث تنش با يک متحد قديمي شود و اينطور با عجله و هراسان بخواهيم عکس العمل نشان دهيم و مسلما تحت اين شرايط، ايران مجبور به دادن امتيازهاي بيشتری به طرف چینی خواهد شد. مسلما وقتي چيني ها مي بينند يک تنش بين ايران و چين باعث بالا رفتن قيمت دلار در ایران مي شود طبيعي است که آنها نيز اقدام به باج خواهي از ايران خواهند کرد و این نتیجه تعلل ها و کندی ها و بی مسئولیتیهاست.
گفتوگو از علیرضا احمدی