![]() |
نویسنده: شکیلا لشکری، سردبیر فانوس دریا |
صنایع دریایی به عنوان یکی از ستونهای مهم اقتصاد کشور، نیازمند نوسازی و ارتقاء بهرهوری در همه سطوح است. در عصر جدید، فناوریهای نوین و بهویژه هوش مصنوعی به ابزاری کلیدی برای تحول در این بخش تبدیل شدهاند. کشورهایی که توانستهاند هوش مصنوعی را در مدیریت بنادر، کشتیرانی، پایش زیستمحیطی و ایمنی دریایی به کار گیرند، نهتنها هزینههای عملیاتی خود را کاهش دادهاند بلکه در رقابتهای بینالمللی جایگاه برتری یافتهاند. در چنین شرایطی، نگاهی آیندهنگرانه به کاربرد هوش مصنوعی در صنایع دریایی ایران، بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد.
ضرورتهای توسعه هوش مصنوعی در صنایع دریایی
صنایع دریایی ایران از جمله بخشهایی است که به دلایل مختلف، از جمله موقعیت ژئوپلتیکی و دسترسی به دریاهای آزاد، دارای ظرفیتهای قابل توجهی برای رشد و تحول فناورانه است. هوش مصنوعی در حوزههایی همچون مدیریت ناوگان، بهینهسازی مسیرهای کشتیرانی، پیشبینی وضعیت آبوهوا، ایمنی بنادر و بازرسی خودکار کشتیها میتواند نقش چشمگیری ایفا کند. این فناوری با تحلیل دادههای عظیم، امکان تصمیمگیری سریعتر و دقیقتر را برای مدیران و اپراتورها فراهم میسازد.
از سوی دیگر، با توجه به رشد تجارت دریایی و افزایش نیاز به حملونقل هوشمند و کمهزینه، بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین و سامانههای خودران میتواند به کاهش مصرف سوخت، کاهش آلایندگی و بهبود بهرهوری اقتصادی منجر شود.
چالشهای پیشرو در مسیر هوشمندسازی
با وجود ظرفیتهای چشمگیر، توسعه هوش مصنوعی در صنایع دریایی ایران با چالشهای متعددی مواجه است. مهمترین آنها شامل فقدان زیرساختهای دادهای منسجم، کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه تلفیق هوش مصنوعی و علوم دریایی، نبود استانداردهای ملی مشخص و همچنین ضعف در تعامل میان دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و نهادهای اجرایی است.
علاوه بر این، بخشی از مشکلات مربوط به تحریمهای بینالمللی و محدودیت در دسترسی به فناوریهای روز دنیاست که باعث کندی در انتقال دانش و تجهیزات پیشرفته به کشور شده است. همچنین، برخی مقاومتهای نهادی و سنتگرایی مدیریتی نیز مانع پذیرش فناوریهای نوین در ساختار سنتی و نسبتاً دولتی صنایع دریایی میشود.
راهکارهای پیشنهادی برای توسعه
برای عبور از چالشها و دستیابی به توسعه واقعی در این حوزه، نخست باید یک برنامه جامع ملی برای هوشمندسازی صنایع دریایی تدوین شود. این برنامه میتواند شامل ایجاد پایگاههای داده دریایی یکپارچه، آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص، حمایت از استارتاپهای حوزه فناوریهای دریایی و توسعه مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاهها و سازمانهای دریایی باشد.
از سوی دیگر، ایجاد آزمایشگاههای فناوری دریایی با تمرکز بر هوش مصنوعی، سرمایهگذاری در پروژههای پایلوت نظیر کشتیهای بدون سرنشین یا سامانههای مدیریت هوشمند بنادر، و حمایت قانونی و مالی از شرکتهای نوآور، میتواند به عنوان محرکهای اصلی در این مسیر عمل کند.
جمعبندی
در نهایت، توسعه هوش مصنوعی در صنایع دریایی ایران نهتنها پاسخی به نیازهای فناورانه روز دنیاست، بلکه یک ضرورت اقتصادی است که میتواند به افزایش رقابتپذیری کشور در بازارهای جهانی، کاهش هزینههای عملیاتی و توسعه پایدار دریامحور منجر شود. بیتردید، آینده دریایی ایران بدون پیوستن به انقلاب هوش مصنوعی، آیندهای کند و پرهزینه خواهد بود.