
به نقل از ایرنا، جیمز لال، نویسنده کتاب «فرهنگ در عصر ارتباطات» (۲۰۰۰)، با همکاری متخصصان، تکامل فرهنگی بشر تا پایان قرن بیستم را ترسیم میکند. او معتقد است که در دوران نخستین، فرهنگ بشری در نبرد با طبیعت شکل گرفت و چیرگی بر آن، به دلیل شکستهای تاریخی انسان در برابر طبیعت، به یک افتخار بزرگ تبدیل شد که با رشد فناوری در سه قرن پس از انقلاب صنعتی (قرن ۱۸ تا پایان قرن ۲۰) مزایای بسیاری به همراه داشت. اما از اواخر قرن بیستم، نشانههای دستکاری بشر در طبیعت آشکار و به تدریج به واقعیتهای زندگی اجتماعی تبدیل شد؛ تغییر اقلیم، خشکسالی و آلودگی، همگی ناشی از فرهنگ تقابل و تسلط بر طبیعت هستند که در ایران نیز به وضوح دیده میشوند.
تخریب کوهها برای معادن، جنگلها برای مصارف گوناگون، بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و طرحهای انتقال آب دریا به مناطق کویری، نمونههایی از این دست هستند که به گفته کارشناسان، با ادامه این روند، ایران در آیندهای نزدیک غیرقابل سکونت خواهد شد.
تاریخچه استفاده از آب شیرینکن به قرن چهارم پیش از میلاد بازمیگردد، زمانی که ارسطو تقطیر را روشی برای شیرینسازی معرفی کرد. این روش دریانوردان در حدود ۲۰۰۰ سال پیش نیز کاربرد داشت. با توسعه ماشینهای بخار در قرن نوزدهم، تقطیر گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ در کشتیها و مناطق جنگی برای تولید آب شرب استفاده میشد. اما معرفی رسمی دستگاه آب شیرینکن با توسعه فرآیند تبخیر ناگهانی چند مرحلهای (MSF) در سالهای ۱۹۵۰ صورت گرفت و در دهه ۱۹۶۰، روش تقطیر چند مرحلهای (MED) نیز معرفی شد که تا سال ۱۹۹۰، روزانه ۸ میلیون مترمکعب آب شیرین تولید میکرد.
در ادامه، استفاده از غشاهای نیمهتراوا برای نمکزدایی به روش اسمز معکوس (R.O) مورد توجه قرار گرفت که نسبت به تقطیر مزایای بالقوه بیشتری داشت و امروزه رایجترین روش است. افزایش قیمت آب و درک ارزش واقعی آن، بسیاری از کشورها را به استفاده از این روش ترغیب کرده است. بزرگترین کارخانه شیرینسازی آب دریا با فناوری پیشرفته در امارات متحده عربی و عربستان سعودی در حال بهرهبرداری است.
با وجود مزایای ظاهری، استفاده گسترده از آب شیرینکنها مشکلات زیستمحیطی قابل توجهی به همراه دارد. افزایش شوری در درازمدت در خلیج فارس میتواند اکوسیستمهای دریایی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و حتی بر فعالیتهای نمکزدایی نیز اثر بگذارد. پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰، میزان آب شیرین تولیدی به ۸ درصد از تبخیر خالص سالانه خلیج فارس خواهد رسید و در اواخر قرن، ممکن است از ۱۰ درصد نیز فراتر رود. رهاسازی شورابه حاصل از نمکزدایی، نگرانیهای جدی را در مورد تخریب محیط زیست دریایی خلیج فارس ایجاد کرده است. امارات، عربستان، کویت و قطر تا سال ۲۰۳۰ سالانه ۱۲ میلیارد مترمکعب آب خلیج فارس را نمکزدایی کرده و شورابه آن را به دریا میریزند.
در حالی که ایران و عراق میتوانند برای تامین آب شیرین خود به منابع طبیعی متکی باشند، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به شدت به فناوریهای نمکزدایی وابسته شدهاند و ۴۵ درصد از تولید جهانی آب شیرینکن در این منطقه متمرکز است. پسماندهای ناشی از شیرینسازی، مانند شورابهها و مواد شیمیایی، به دریا بازمیگردند و به ازای هر گالن آب شیرین تولیدی، به طور متوسط ۵.۱ گالن آبنمک وارد اقیانوس میشود. این وضعیت منجر به افزایش شوری و دمای آب شده و پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰، دمای آب ساحلی خلیج فارس حداقل ۵ درجه فارنهایت در بیش از ۵۰ درصد از منطقه افزایش یابد.
این تغییرات به شدت به اکوسیستم دریایی آسیب میرساند و سواحل مرجانی و بسیاری از آبزیان را نابود یا مجبور به مهاجرت میکند. خلیج فارس به دلیل ساختار حوضچهای و اتصال محدود به آبهای آزاد از طریق تنگه هرمز، در معرض این تهدیدات آسیبپذیرتر است.
به نظر میرسد تجربه امارات در حال تکرار در ایران است. ساخت بزرگترین آب شیرینکن جهان در دولت سیزدهم برای انتقال آب دریای عمان به شرق کشور آغاز شده و در حال حاضر ۱۰۱ پروژه آب شیرینکن با ظرفیت ۶۷۲ هزار و ۴۰۰ مترمکعب در شبانهروز در حال بهرهبرداری است. برنامههای دولت نشاندهنده افق بلند برای توسعه آب شیرینکنها در ایران است، در حالی که روشهای شیرینسازی فعلی دارای نتایج منفی زیستمحیطی هستند. فعالان محیط زیست هشدار میدهند که ورود پسابهای تصفیه نشده به خلیج فارس نیز وضعیت را وخیمتر کرده است.
اگرچه برخی کارشناسان معتقدند که طرحهای انتقال و شیرینسازی آب در صورت ضرورت قابل بررسی هستند، اما نباید با توجیه عقب نماندن از سایر کشورها، منابع طبیعی کشور را به خطر انداخت. توسعه پایدار، که حفاظت از محیط زیست را در اولویت قرار میدهد، باید اصل اساسی در برنامهریزیهای کشور باشد.
بازنشر فانوس دریا به نقل از اقتصاد آبی