اژدهای زرد صاحب بزرگترین ناوگان دریایی جهان

نیروی دریایی چین هم‌اکنون دارای بزرگ‌ترین فرماندهی نیروی دریایی در جهان است. آنها پیشرفته‌ترین رزم‌ناوهای سطحی، زیردریایی، ناو هواپیمابر، جت‌های جنگنده، ناوهای تهاجمی آبی- خاکی، زیردریایی‌هایی با توان حمل…

نیروی دریایی چین هم‌اکنون دارای بزرگ‌ترین فرماندهی نیروی دریایی در جهان است. آنها پیشرفته‌ترین رزم‌ناوهای سطحی، زیردریایی، ناو هواپیمابر، جت‌های جنگنده، ناوهای تهاجمی آبی- خاکی، زیردریایی‌هایی با توان حمل موشک‌های هسته‌ای، رزم‌ناوهای گارد ساحلی و کشتی‌های یخ‌شکن قطبی را ساخته‌اند. برخی از این رزم‌ناوها و شناورهای جنگی ساخت چین نه‌تنها برابر بلکه بهتر از چیزی است که آمریکایی‌ها می‌توانند در آب رها کنند.

دریاسالار آلفرد تایرماهان ابداع‌کننده استراتژی دریایی(۱۸۹۰ میلادی)، معتقد بود ‌«اقیانوس‌ها و دریاهای کره زمین، حبابی پر آب هستند که سه‌چهارم جدار زمین را پوشانده‌اند. هر کشور یا ائتلافی از کشورها که قدرت فرماندهی بر این دریاهای بزرگ را داشته باشد، می‌تواند ثروت دنیا را کنترل کند و از این طریق بر کره زمین مسلط شود.» او شرط اساسی و لازم برای این کار را «وجود یک نیروی دریایی قدرتمند» دانسته «که دارای پایگاه‌های عملیاتی و نظامی در داخل کشور و ماورای دریاها باشد و با انبوهی از ناوگان تجاری، تکمیل و پشتیبانی شود.» در دهه‌های گذشته آمریکا با بیش از ۲۹۰ کشتی جنگی که تناژ(وزن) ناوگانش از مجموع ۱۳ نیروی دریایی بعدی آمریکا بیشتر بود، توانست تبدیل به ابرقدرت نظامی جهان شود. اما از دو دهه پیش و با رشد اقتصاد در جنوب شرق آسیا، چینی‌ها به موازات اقتصادشان، توان نظامی خود را نیز گسترش دادند تا جایی که درحال حاضر پکن با ۳۶۰ فروند ناو جنگی، از نظر اندازه، بزرگ‌ترین ناوگان دریایی جهان را از آن خود کرده است. از این تعداد ناو، ۲۵۰ ناو را تنها در ۲ دهه گذشته ساخته تا تارنمای شبکه خبری سی‌ان‌ان در گزارشی با اشاره به اینکه در یک برهه زمانی از سال ۲۰۱۵ تا امروز، چین بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان را ساخته است و اکنون در تلاش است تا آن را به مکانی دورتر از سواحل خود برساند، به دنبال پاسخ این پرسش برآید که «حالا پکن قصد دارد با آن چه کند؟»

در باب قدرت دریایی یک کشور همین بس که از نگاه نظریه‌پردازان ژئوپلتیکی، بدون وجود مرز و قدرت دریایی هر کشوری به سرعت تبدیل به گزینه‌ای برای اعمال تسلط قدرت‌های جهانی خواهد شد. البته این بدان معنا نیست که هر کشوری توانایی تبدیل شدن به قدرت دریایی را دارد. قدرت واقعی نیروی دریایی به‌شدت وابسته به وضعیت مالی، قابلیت حکومت مرکزی، کیفیت و کمیت واقعی منابع دریایی، کشتی‌ها، دریانوردان و کادر نظامی، زیرساخت‌های دریایی و کیفیت تصمیم‌گیری‌های سیاسی و دریایی است. جغرافیا تا حدی قدرت دریایی را محدود می‌کند، اما درنهایت تصمیم‌های سیاسی، زمینه گسترده‌تر اقتصادی و همچنین عوامل غیرجغرافیایی ساختاری، سیستماتیک و اندیشه‌ای، اگر اصلی نباشند، تعیین‌کننده‌های مهم نیروی دریایی هستند. بر همین مبنا و براساس مقایسه‌ای که سی‌ان‌ان درباره توان دریایی چین و آمریکا انجام داده، پکن از لحاظ اقتصادی در سال‌های اخیر تنه به تنه آمریکا زده و ضمن برخورداری از تکنولوژی‌های لازم برای ساخت جنگ‌افزارهای دریایی از دسترسی خوبی به فناوری‌های جهانی مانند فناوری‌های روسی یا اروپایی برخوردار بوده است. از لحاظ برنامه‌ریزی نیز این کشور با برخورداری از نظام سیاسی متمرکز به‌خوبی قادر به رفع نیازهای شهروندان از طریق برنامه‌ریزی‌های دقیق بوده است و در عرصه بین‌المللی نیز از جسارت بالایی برای حفاظت از منافع چین بهره می‌برد.

تبدیل چین به یکی از قدرت‌های برتر دریایی سال ۲۰۱۳ و پس از به قدرت رسیدن «شی جین‌پینگ»، رئیس‌جمهور چین به یکی از اهداف اصلی و جدی حزب حاکم این کشور تبدیل شد. سرعت رشد توان دریایی چین به اندازه‌ای بالا رفت که از سال ۲۰۱۴ میلادی به این سو، شمار رزم‌ناوها، زیردریایی‌ها، کشتی‌های امداد و شناورهای آبی-خاکی چین از مجموع کل کشتی‌های ناوگان دریایی انگلیس با آن پیشینه عظیم دریانوردی فراتر رفت و این کشور توانست در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، بیش از ۴۰۰ هزار تن شناور به آب بیندازد. این رقم ۲ برابر ظرفیت کارخانه‌های کشتی‌سازی آمریکا در همین بازه زمانی بود. در استراتژی رئیس‌جمهور چین و حزب حاکم این کشور، توسعه ناوگان دریایی یک ضروت انکارناپذیر و جدی است و بر همین اساس در سال ۲۰۱۸ شی جین‌پینگ با پوشیدن لباس نظامی سوار بر ناوشکن نیروی دریایی ارتش وارد دریای چین جنوبی شد و گفت «وظیفه ساخت یک نیروی دریایی قدرتمند هرگز به اندازه امروز فوری نبوده است.»

براساس گزارش تارنمای شبکه خبری سی‌ان‌ان، در سال ۲۰۱۵ رئیس‌جمهور چین یک پروژه گسترده را برای تبدیل نیروی دریایی چین به یک نیروی جنگی در کلاس جهانی، همتای ارتش ایالات متحده انجام داد. او دستور سرمایه‌گذاری در کارخانه‌های کشتی‌سازی و فناوری را داد و این دستور تا به امروز نیز با سرعت ادامه پیدا کرده است. حداقل با یک اندازه‌گیری، برنامه شی جین‌پینگ جواب داده است. در برهه‌ای از سال ۲۰۱۵ تا به امروز، چین بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان را جمع کرده است.

طبق اطلاعات «دفتر اطلاعات دریایی آمریکا» موسوم به «اونی» (ONI) نیروی دریایی چین در سال ۲۰۱۵ میلادی ۲۲۵ کشتی جنگی در ناوگان خود داشت و این تعداد در سال ۲۰۲۰ به ۳۶۰ فروند رزم‌ناو یعنی ۶۰ فروند بیش از نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا رسید. اونی پیش‌بینی کرده که شمار رزم‌ناوهای نیروی دریایی ارتش آزادی‌بخش چین از هم‌اکنون تا چهار سال دیگر به ۴۰۰ فروند برسد.

در گزارش ماه دسامبر نیروی دریایی، تفنگداران دریایی و گارد ساحلی ایالات متحده آمده که «تعداد رزم‌ناوهای نیروی دریایی چین فقط در دو دهه بیش از سه برابر شده است.»

نیروی دریایی چین هم‌اکنون دارای بزرگ‌ترین فرماندهی نیروی دریایی در جهان است. آنها پیشرفته‌ترین رزم‌ناوهای سطحی، زیردریایی، ناو هواپیمابر، جت‌های جنگنده، ناوهای تهاجمی آبی- خاکی، زیردریایی‌هایی با توان حمل موشک‌های هسته‌ای، رزم‌ناوهای گارد ساحلی و کشتی‌های یخ‌شکن قطبی را ساخته‌اند. برخی از این رزم‌ناوها و شناورهای جنگی ساخت چین نه‌تنها برابر بلکه بهتر از چیزی است که آمریکایی‌ها می‌توانند در آب رها کنند.

 جایی که ایالات متحده ایستاده

در ادامه این گزارشی سی‌ان‌ان به مقایسه توان دریایی آمریکا و چین پرداخته و نوشته: «درحالی که انتظار می‌رود چین تا سال ۲۰۲۵، ۴۰۰ کشتی به دریا بفرستد، هدف از برنامه ساخت کشتی‌های فعلی نیروی دریایی ایالات متحده، بدون تاریخ مشخص، برای ناوگان ۳۵۵ فروندی است که این یک فاصله عددی قابل‌توجه است.» سی‌ان‌ان این آمار را البته به معنای عقب افتادن آمریکا نخوانده و به ۳۳۰ هزار پرسنل نیروی دریایی آمریکا در برابر ۲۵۰ هزار نیروی چین اشاره کرده و به نقل از تحلیلگران به چندین عامل دیگر به نفع واشنگتن اشاره کرده است: «نیروی دریایی ایالات متحده هنوز از تناژ(وزن) بیشتری برخوردار است. ناوهای جنگی بزرگ‌تر و سنگین‌تر از چین دارند. این ناوها توانایی قابل توجهی در پرتاب موشک کروز به ایالات متحده می‌دهند.» به گفته نیک چایلدز، تحلیلگر دفاعی موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، ایالات متحده بیش از ۹ هزار سلول موشکی پرتاب عمودی در کشتی‌های خود در‌برابر حدود ۱۰۰۰ موشک چین دارد. در همین حال، ناوگان ۵۰ قایق زیردریایی تهاجمی ایالات متحده کاملا هسته‌ای است و از این نظر برد و مقاومت قابل توجهی نسبت به ناوگان چینی دارد که در ناوگان ۶۲ تایی خود فقط هفت فروندش توان هسته‌ای دارد.» با این حال سی‌ان‌ان به این نکته نیز اشاره کرده است که در آب‌های نزدیک به چین، این اعداد به نفع پکن حرکت می‌کنند.

چایلدز گفت: «برتری بزرگ نیروی دریایی چین نسبت به نیروی دریایی ایالات‌متحده در گشت‌زنی و جنگنده‌های ساحلی یا ناوچه جنگی است.» این کشتی‌های کوچک‌تر توسط گارد ساحلی چین و شبه‌نظامیان دریایی با تعداد کافی کشتی ترکیب می‌شوند تا تقریبا کل قدرت نیروی دریایی چین را افزایش دهند. این علائم نگران‌کننده‌ای برای واشنگتن است زیرا این کشور درحال حاضر با مشکلات بودجه و همه‌گیری کرونا روبه‌رو است که بسیار بزرگ‌تر از مشکلات چین است. تحلیلگران نگران این هستند که روندها، ازجمله اعلامیه روز جمعه چین مبنی‌بر افزایش بودجه دفاعی سالانه خود به میزان۶٫۸ درصد به سمت پکن پیش می‌روند.

 

چین صاحب بزرگترین ناوگان دریایی جهان

 

 جهان ناتوان در رقابت با چین

سی‌ان‌ان در ادامه به مساله مهمی اشاره می‌کند و آن اهمیت ساخت ناوهای جنگی است: «اگر نتوانید کشتی‌های زیادی بسازید، نمی‌توانید بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان را داشته باشید. چین با داشتن بزرگ‌ترین کشتی‌سازی تجاری در دنیا این توانایی را به خود می‌دهد.» در سال ۲۰۱۸، چین ۴۰ درصد از بازار کشتی‌سازی جهان را با وزن ناخالص در‌اختیار داشت. بر اساس ارقام سازمان ملل متحد که در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی ذکر شده، مقام بعدی را کره‌جنوبی با ۲۵ درصد در اختیار دارد. از منظر تاریخی، تعداد کشتی‌سازی چین حیرت‌انگیز است و حتی تلاش‌های ایالات‌متحده در جنگ جهانی دوم را نیز ناچیز جلوه می‌دهد. چین در یک سال صلح (۲۰۱۹) بیش از ایالات‌متحده در چهار سال جنگ (۱۹۴۵-۱۹۴۱) کشتی ساخته است.

در طول برنامه کشتی‌سازی اضطراری جنگ جهانی دوم، تولید کشتی‌سازی ایالات‌متحده سالانه به ۱۸٫۵ میلیون تن رسید و ایالات‌متحده جنگ را با ناوگان تجاری به پایان رساند که وزن آن ۳۹ میلیون تن بود. در سال ۲۰۱۹، در زمان صلح، چین بیش از ۲۳ میلیون تن کشتی ساخت. ناوگان تجاری چین اکنون بیش از ۳۰۰ میلیون تن است. شرکت‌های دولتی چینی که حمل‌ونقل تجاری خود را متوقف می‌کنند نیز موتور تجمع نیروی دریایی آن هستند. اریکسون، از کالج جنگ نیروی دریایی ایالات‌متحده، سال گذشته نوشت: «در درگیری، ظرفیت صنعتی اضافی چین، از‌جمله کارخانه‌های کشتی‌سازی تجاری اضافی، می‌تواند به‌سرعت به‌سمت تولید و تعمیر نظامی سوق یابد و توانایی چین برای تولید نیروهای جدید نظامی بیشتر شود.» زیرساخت‌های موجود، نیروی کار درگیر و فناوری به‌کار رفته در کشتی‌سازی‌های تجاری، در تبدیل کشتی‌های جنگی قابل استفاده است.

این کاری است که چین خیلی خوب انجام می‌دهد. طبق پروژه برق چین، «بین سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸، چین زیردریایی، کشتی‌های جنگی، کشتی‌های دوزیست و تجهیزات کمکی بیش از تعداد کشتی‌هایی که درحال‌حاضر در ناوگان دریایی آلمان، هند، اسپانیا و انگلستان خدمت می‌کنند، راه‌اندازی کرد.»

اریکسون افزود: «با این سرعت که چین درحال ساخت شناورهای دریایی است و با توانایی‌هایی که کشتی‌های جنگی جدیدتر دارند، می‌توانم بگویم که آنها قبل از آنچه که یک نیروی دریایی دفاع ساحلی باشند، به آنچه که احتمالا قوی‌ترین نیروی دریایی منطقه آنها است، پیشرفت کرده‌اند.»

 قدرت موشک‌ها

چینی‌ها براساس نیازمندی‌هایشان دست به تولید می‌زنند. سیدهارت کاوشال، محقق تحقیقاتی رویال یونایتد، در این زمینه گفت: «پکن در ساخت نیروی دریایی خود روشمند بوده است، به‌طوری‌که تعداد زیادی از این نیرو، متمرکز بر ناوچه و زیردریایی دیزلی است،که در آب‌های اطراف چین مفید هستند.» کاوشال افزود: «بخش عمده‌ای از کشتی‌سازی چین، مانند نیروی (تقریبا) ۷۵ نوع کرور نوع۰۵۶ ، کشتی‌های کوچکتری در اندازه ناوچه هستند.»

ناوچه‌های سبک برای محیط‌های تنگ‌تر و کم‌عمق اقیانوس مانند مناطق اصلی نگرانی چین، دریای چین‌جنوبی ایده‌آل است. اطراف تایوان و جزایر Senkaku / Diaoyu در دریای شرق‌چین، تحت کنترل توکیو است، اما پکن ادعای مالکیت آن را دارد.

کشتی‌هایی که نیروی دریایی چین در نزدیکی سواحل چین به دریا، مستقر کرده توسط یک نیروی موشکی بزرگ زمینی محافظت می‌شود. کاوشال گفت: «این موشک‌ها طرح‌ریزی قدرت ایالات‌متحده را مشکل‌ساز کرده و از حمله نیروی هوایی و دریایی به سرزمین اصلی چین جلوگیری می‌کنند. با این حال، این موشک‌ها قدرت در برابر ملت‌های محلی را افزایش می‌دهد و این کشورها را درصورت قطع پیوندهای دریایی که ایالات‌متحده را قادر به حمایت از آنها می‌کند، بسیار آسیب‌پذیرتر می‌کند. به‌عنوان مثال اگر نیروی دریایی ایالات‌متحده به‌دلیل تهدید موشکی چین قادر به فعالیت در دریای چین‌جنوبی نباشد، حفاظت از فیلیپین که واشنگتن با آن پیمان دفاعی متقابل دارد، سخت خواهد بود.»

رهبران نظامی ایالات‌متحده همچنین می‌دانند که در سال ۲۰۲۱ نیروی دریایی چین بسیار بیشتر از کشتی است. آن‌طورکه دریاسالار مایک گیلدری، یکی از مقامات ارشد نظامی آمریکا گفته چینی‌ها سرمایه‌گذاری زیادی در موشک‌های ضدکشتی و همچنین سیستم‌های ماهواره‌ای انجام می‌دهند تا بتوانند کشتی‌ها را هدف قرار دهند. همه اینها به چین قدرت قوی می‌دهد تا در هر درگیری احتمالی نزدیک به خاکش بازی کند. سی‌ان‌ان در ادامه با اشاره به کتاب سفید چین در سال ۲۰۱۹ که در آن آمده است: «توسعه دفاع ملی چین برای تامین نیازهای امنیتی درست آن و کمک به رشد نیروهای صلح‌طلب جهان است و چین هرگز کشور دیگری را تهدید نخواهد کرد یا به‌دنبال حوزه نفوذ نخواهد بود» این سوال را طرح کرد که «بنابراین چرا ناوهای هواپیمابر، کشتی‌های تهاجمی و ناوشکن‌ها و کروزرهای بزرگ و قدرتمند نیروی دریایی چین برای بهره‌برداری در آب‌های دور از چین مناسب هستند؟»

 دفاع در نزدیکی دریاها در مقابل حفاظت از دریاهای دور

حفاظت از سرزمین اصلی چین و ادعاهای ارضی آن در اطراف منطقه همان چیزی است که پکن آن را «دفاع در نزدیکی دریا» می‌نامد. تجمع گسترده نیروی دریایی چین همزمان با تقویت ادعاهایش درمورد تقریبا ۳/۳ میلیون کیلومترمربع (۱٫۳ میلیون مایل‌مربع) دریای چین‌جنوبی با ساخت صخره‌های کوچک و میله‌های شن در جزایر مصنوعی ساخته بشر است که به‌شدت با موشک، باند فرودگاه و سیستم‌های تسلیحاتی ایالات‌متحده چالش‌هایی را برای جزایر مورد ادعای چین در دریای چین‌جنوبی پیش می‌برد.

مجله Naval and Merchant Ships که توسط شرکت کشتی‌سازی دولتی چین مدیریت می‌شود در مقاله‌ای در دسامبر ۲۰۲۰ نوشت که «جزایر و صخره‌های دریای جنوب چین دارای مزایای منحصربه‌فردی در حفاظت از حاکمیت ملی و حفظ حضور نظامی در دریای آزاد هستند.» جنیفر رایس و اریک راب، تحلیلگران ارشد اطلاعاتی در ایالات‌متحده دفتر اطلاعات نیروی دریایی، ماه گذشته در مقاله‌ای برای موسسه مطالعات دریایی چین کالج جنگ‌های دریایی ایالات‌متحده نوشتند: «تمرکز منطقه‌ای دفاع نزدیک دریاها نیز برای پاسخگویی به دامنه جهانی منافع اقتصادی چین کافی نیست.» آنها گفتند که چین برای تحقق قدرت نظامی خود «حفاظت از سواحل دور» را آغاز کرده است. رایس و راب نوشتند: «حفاظت از دریاهای دور نشان‌دهنده جهت‌گیری پکن برای برنامه «جهانی» است… بخشی از سیاست دولت چین برای تشویق به گسترش اقتصاد چین و ارتباط فرهنگی.»

رایس و راب خاطر نشان کردند که در دو کتاب سفید دفاعی چین (سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹) آمده که نیروهای دریایی دوربرد برای کمک به صلح بین‌المللی، امدادرسانی در برابر بلایا و دیپلماسی دریایی لازم است. آنها نوشتند: «ماهیت صلح این فعالیت‌ها می‌تواند برنامه‌های محافظت از دریاهای دور را در زمان جنگ پنهان کند. این مفهوم عملیات تهاجمی را در زمان جنگ تشویق می‌کند، با وجود استراتژی دفاعی‌ای که نام آن نشان می‌دهد.» آنها با استناد به نشریات چینی می‌افزایند: «یک منبع از نیروهای دریایی می‌خواهد «کانال‌های استراتژیک اصلی» دور از چین را کنترل کنند. اهداف با ارزش بالا در عمق استراتژیک دشمن برای «کاهش فشار در میدان جنگ نزدیک دریا».» سی‌ان‌ان به نقل از کارشناسان نظامی، توان دریایی چین در برابر توان دریایی آمریکا که از جنگنده‌های پیشرفته نیز بهره می‌برد، ناچیز دانسته اما به نقل قولی از «میا نوونز»، عضو ارشد سیاست دفاعی چین در انستیتوی بین‌المللی مطالعات استراتژیک اشاره کرده که «چین تا سال ۲۰۴۹ قصد دارد یک ارتش جهانی داشته باشد که قادر به جنگیدن و پیروزی در جنگ‌ها و قدرت در سطح جهانی باشد.»

تحلیلگران می‌گویند در طول این جدول زمانی، آنها به‌دنبال معیارهای خاصی برای اندازه‌گیری پیشرفت هستند. این معیارها شامل ایجاد پایگاه‌های بیشتری در خارج از کشور برای پشتیبانی از طرح -این فقط یک مورد در جیبوتی در شاخ آفریقا- و ایجاد حمل‌ونقل هوایی سنگین برای تامین این پایگاه‌ها است.

گزارش پنتاگون از توان دریایی چین

در میانه سال ۲۰۲۰، وزارت دفاع آمریکا گزارشی سالانه درباره امور نظامی چین منتشر و در آن تاکید کرد این کشور بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان را با در اختیار داشتن صدها کشتی جنگی و زیردریایی دارد. در گزارش پنتاگون به کنگره آمده بود که «جمهوری خلق چین بزرگ‌ترین نیروی دریایی در جهان را با یک نیروی رزمی مجموعا متشکل از حدود ۳۵۰ کشتی و زیردریایی ازجمله ۱۳۰ کشتی جنگی سطحی بزرگ دارد.» پنتاگون در ادامه این گزارش خود عنوان کرد: «در مقام مقایسه قوای رزمی در نیروی دریایی آمریکا شامل ۲۹۳ کشتی تا اوایل ۲۰۲۰ بوده است.»

در گزارش پنتاگون تصریح شد: «نیروی دریایی چین یک نیروی هر چه بیشتر مدرن و منعطف است که متمرکز بر جایگزین کردن نسل‌های قبلی تجهیزاتش که دارای قابلیت‌های محدود بودند با تسلیحات بزرگ‌تر مدرن و چند‌منظوره است. تا سال ۲۰۱۹ نیروی دریایی ارتش آزادی‌بخش خلق چین عمدتا متشکل از تجهیزات چندمنظوره مدرنی همراه با تسلیحات ضدکشتی، ضدهوایی و ضد زیردریایی و سنسورهای پیشرفته بوده است.» در آن گزارش آمده بود که چین مشغول ساخت نسل جدیدی از ناوشکن‌ها و ناوچه‌های پیچیده و شدیدا مسلح نیز بوده است. به‌عنوان مثال چین در دسامبر ۲۰۱۹ ششمین کشتی کروز مدل ۰۵۵ کلاس «رن‌های»را که به گفته پنتاگون مجهز به مجموعه بزرگی از موشک‌های کروز ضدکشتی و موشک‌های ضدهوایی «به همراه موشک‌های کروز مخصوص حمله زمینی و موشک‌های بالستیک ضدکشتی» است، به خدمت گرفته است. این دورنما، حمله چین با انبوهی از موشک‌های ضدکشتی ازجمله موشک‌های نسل جدید مافوق صوت را علیه ناوگان آمریکا دربر دارد. پنتاگون پیش‌بینی کرده بود که نیروی دریایی چین زیردریایی‌های هسته‌ای و دیزلی بیشتری نیز بسازد. گزارش پنتاگون پیش‌بینی کرد: «زیردریایی نسل بعدی Type 096 SSBN که احتمالا از اوایل دهه ۲۰۲۰ ساختش آغاز می‌شود براساس گزارش‌ها حامل نوع جدیدی از موشک‌های بالستیک قاره‌پیماست. انتظار می‌رود نیروی دریایی چین به‌طور همزمان زیردریایی‌های Type 094 SSBN و Type 096 SSBN را عملیاتی کرده و تا سال ۲۰۳۰ بالغ بر هشت عدد از آنها را داشته باشد.»

 

منابع:
۱- سی‌ان‌ان
۲- سیاری، حبیب‌الله. (۱۳۸۷). «نقش نیروی دریایی بر حفظ قدرت و سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه علوم و فنون نظامی، سال پنجم،  شماره ۱۱، ص ۸
۳- عالی‌پور، علیرضا و طحانی، غلامرضا. (۱۳۹۷). «توسعه قدرت دریایی، زیربنای اقتصاد دفاع»، مطالعات مدیریت راهبردی دفاع ملی، دوره ۲، شماره ۸، ص ۸۳
۴- امیری، علی. (۱۳۹۹). «تبیین نقش نیروی دریایی در قدرت دریایی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه ژئوپلیتیک، سال شانزدهم، شماره اول، ص ۱۴۴

منبع: روزنامه فرهیختگان

بازدید: 649

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *